بسم الله الرّحمن الرّحیم
خطبهی شهادت حضرت زهرا (س) (روایت دوم)
۶ اردیبهشت ۱۳۹۱
به نام آفرینندهی جانها، پروردگاری که جانهای مشتاق را اَیها المخلصون نامید و به همگان عرضه داشت: آنان از پلیدیِ نفس اماره در امان هستند.
کلمهی مخلص به چه معناست؟ آیا در اطاعت اخلاص دارد؟ این وظیفهی همگان است که از آنچه به آنها فرمان داده شده اطاعت کنند. برای کشف، به اقیانوسِ رحمت الهی چنگ میزنیم و در قلبمان، شعلهی محبتِ اهلبیت را در سر راه قرار میدهیم؛ میخواهیم به قصص قرآن کریم سفر کنیم تا روزنهای باشد برای سؤالی که مطرح شده.
پروردگار عالم در این سورهی مبارکه فرموده: (سورهی قصص آیهی 50) ۩ پس اگر اجابتت نکردند بِدان که از پی هوای نفس خویش میروند و کیست گمراهتر از آن کس که بی آنکه راهنمایی از خدا خواهد از پی هوای نفس خویش رود زیرا خدا مردم ستمکار را هدایت نمیکند ۩
اکنون دانستیم اخلاص قلعهی مستحکمی است که راهِ نفوذ هوای نفس را مسدود میکند و حاصلش جانی است که شیطان، در آن راهی ندارد پس نقابِ چهرهها در عمل آنهاست چه آن زمان که بر چهره میآویزند و چه وقتی که نقاب را بر میدارند. امروز جانِ ما بر کرسی عدالتِ قرآن کریم متوسل است تا نقاب از چهرهی دنیا طلبان بردارد و طبق وعدهی الهی، ستمکار را معرفی کند پس به خانهی امیر مؤمنان میرویم.
چه روزِ سختی است! چهرهی مولایمان را در غم جهل مردمان تصور میکنیم؛ کدام غم سنگینتر است؟ آیا شهادت کوثر الهی و یا باورِ مکر مکارانی که در خانهی حق، به دنبال باطل بودند؟ و پروردگار عالم فرمود: (آیهی 60 سورهی قصص) ۩ چیزهایی که به شما داده شده است، برخورداری و آرایشِ این زندگی دنیوی است حال آنکه آنچه نزد خداست بهتر و ماندنیتر است، چرا در نمییابید؟ ۩
اینک در مقابلِ آیینهی زمان مینشینیم و شهادت میدهیم که سرور عالمیان در میدان جهادِ حق، به آنچه نزد پروردگارش بود دل و جان را تسلیم نمود و راهی را پیمود که وعدهی خالقش بود پس آنچه این مصیبت را برای تمام زمانها سنگینتر میکند همان جهل است که سایهی شیطانیاش محو نمیشود و همواره بر جانِ عاشقان خاندان نبوت میتازد، تازیانهاش آنچنان اثری دارد که قلبها را در سینه مجروح میکند و جانها را به باوری میکشاند که خود، آن را تزیین و نامش را سندِ دینی میخواند که خود آن را نگاشته است درحالیکه سینه را باید از هجرانِ کوثری شکافت که ام ابیها بود، دریایی که هرگز علمش را پایانی نبود پس به دریا متوسل میشویم و ابراز میداریم: ای دخترِ پیامبرمان و ای سیدهی زنان عالم بر جانِ سوخته از فراقتان نظری کنید تا در پرتوِ هدایتتان، از جهل نجات یابد و همواره جانی مشتاق که در این دورهی سخت که میدان آزمایش الهی در آزمودن حق از باطل برپاست ما را از سفرهی احسانتان اطعام کنید تا مدافع حقی باشیم که به آن یقین داریم.
در خاتمهی خطبه، به بیانات مولایمان امیر مؤمنان در غمِ از دست دادن سرور عالمیان متوسل میشویم تا مرهمی باشد بر دل مجروحمان.
(نهج البلاغه خطبه 201)
«ای رسولالله (ص) سلام من و سلام دخترت که در ملحق شدن به تو تسریع کرد و اینک در مجاورت تو قرار گرفته بر تو باد. ای رسول خدا، شکیبایی من اینک از دوری برگزیدهی تو بسیار کم است بهطوریکه طاقتم را از دست میدهم.
دردِ جدایی از تو ای رسولالله (ص) برای من بسیار سخت و طاقت فرسا بود و درحالیکه کالبد مطهر تو روی سینهی من قرار داشت روح مقدست به سوی علیین پرواز کرد و من تو را در قبر نهادم با آن وصف، آن مصیبت بزرگ را تحمل کردم چون ودیعهی تو نزد من بود (مقصود حضرت فاطمهی زهرا است) و اینک إنا لله و إنا الیه راجعون (قرآن سورهی بقره) ودیعه مسترد گردید و رهینه پس گرفته شد لیکن اندوه من سپری نمیشود و شبهای من به بیداری خواهد گذشت تا خداوند مشیت کند و مرا در مکانی که تو در آن هستی جا بدهد.
ای رسولالله اینک که دخترت به تو ملحق گردیده تو را از ظلمی که از طرفِ امت تو بر ما رفت، مطلع خواهد کرد و هر چه در این خصوص و از حال ما میخواهی کسب اطلاع کنی از او بپرس در صورتی که از زمان تو مدتی طولانی نگذشته و یاد تو از خاطرهها نرفته است.
من به شما دو نفر سلام میدهم و سلام من به هر دو از روی کمال محبت است نه از روی دلتنگی و اگر بعد از سلام بروم از بیعلاقگی و ملالت نیست و اگر توقف نمایم از این جهت نمیباشد که نسبت به لزوم صبر و بردباری که خداوند به ما توصیه کرده است بیتوجه هستم.»
پس ابراز میداریم ای مولای ما، یا علی، ما شیعیان، با تمام توانِ جانمان، از جهل گریزانیم تا شایستهی عزاداری بر سرور عالم باشیم.
به امید پیروزی حق بر باطل فریاد میزنیم: